چتر فراموشی...

تنهایی قشنگترین حس دنیاست..چون واسه داشتنش نیاز به هیچکس نداری..

تو و جاده دست در دست هم دادیدتا بی انتها بماند...طول دلتنگی من!

+نوشته شده در جمعه 25 مرداد 1392برچسب:,ساعت23:49توسط نازی | |

گاهی دلم میخواهد خرمایی بخورم و برای خود فاتحه ای بفرستم

 

شادیش ارزانی کسانی که رفتنم را لحظه شماری میکردند...

 

 

+نوشته شده در دو شنبه 2 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت13:27توسط نازی | |

خدای من

 

نه آن قدر پاکم که کمکم کنی و نه آن قدر بدم که رهایم کنی

 

میان این دو گمم

 

هم خود را و هم تو را آزار میدهم

 

هر چه قدر تلاش کردم نتوانستم آنی باشم که تو خواستی

 

و هرگز دوست ندارم آنی باشم که تو رهایم کنی

 

آنقدر بی تو تنها هستم که بی تو یعنی “هیچ” یعنی “پوچ”

 

خدایا هیچ وقت رهـــایم نکن . . .

+نوشته شده در چهار شنبه 21 فروردين 1392برچسب:,ساعت14:1توسط نازی | |

خدا آن حس زیبایی ست که در تاریکی صحرا

 

زمانی که هراس مرگ می دزدد سکوتت را

 

یکی همچون نسیم دشت میگوید

 

کنارت هستم ای تنها . . .

 

و دل آرام میگیرد

+نوشته شده در چهار شنبه 21 فروردين 1392برچسب:,ساعت14:0توسط نازی | |

ﻧﮕﺮاﻥ ﻓﺮﺩاﻳﺖ ﻧﺒﺎﺵ

 

ﺧﺪاﻱ ﺩﻳﺮﻭﺯ و اﻣﺮﻭﺯﺕ , ﻓﺮﺩا ﻫﻢ ﻫﺴﺖ

 

ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﻳﻌﻨﻲ ﻧﮕﺎﻩ ﺧﺪا . . .

+نوشته شده در چهار شنبه 21 فروردين 1392برچسب:,ساعت13:59توسط نازی | |

ﭼﻪ ﺯﻳﺒﺎ ﺧﺎﻟﻘﻲ ﺩاﺭﻡ

 

ﭼﻪ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ ﺧﺪاﻱ ﻋﺎﺷﻘﻲ ﺩاﺭﻡ

 

ﻛﻪ ﻣﻴﺨﻮاﻧﺪ ﻣﺮا ، ﺑﺎ ﺁﻧﻜﻪ ﻣﻴﺪاﻧﺪ ﮔﻨﻪ ﻛﺎﺭﻡ . . .

+نوشته شده در چهار شنبه 21 فروردين 1392برچسب:,ساعت13:36توسط نازی | |

اشکهایم که سرازیر میشوند......

 

دیری نمی پایدکه قندیل می بندد...

 

عجیب سرد است هوای نبودنت

+نوشته شده در سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:,ساعت21:41توسط نازی | |

دلتنگی احساس قشنگیه


وقتی بدونی اونیکه دوسش داری


هیچوقت فراموشت نمی کنه

+نوشته شده در سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:,ساعت21:40توسط نازی | |

چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن در جاده ای که در آن هیچ بادی نمی وزد ...

+نوشته شده در سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:,ساعت21:38توسط نازی | |

من

تصوراتم از تو

با ” کــــــــاش ” گره خورده

تـــو ،

توقعاتت از من

با ” بایـــــــــد” ..

+نوشته شده در دو شنبه 19 فروردين 1392برچسب:,ساعت11:31توسط نازی | |

جای خالی ات قد خود توست

بزرگ نیست

کوچک هم

که نه هجوم و ازدحام اطراف آن را پر می کند

و نه کوچکتر از تو، در آن جای می گیرد

درست اندازه ی حضور توست..

+نوشته شده در دو شنبه 19 فروردين 1392برچسب:,ساعت11:31توسط نازی | |

عــاشقــانه هــایی که برایتــــ مینویسمـــ ؛

مثل آن چــای هایی هستند کــه خــورده نمیشونـد

یــخ میـــ ــکنند و بــاید دور ریختــــ !

فنجانتــــ را بده دوبـــاره پر کنمـــــ…

+نوشته شده در دو شنبه 19 فروردين 1392برچسب:,ساعت11:29توسط نازی | |

وقتی حرف از صداقت میشود "صدا" "قط" میشود

+نوشته شده در یک شنبه 18 فروردين 1392برچسب:,ساعت20:29توسط نازی | |

بعضی وقتا مجبوری تو فضای بغضت بخندی . . .

 

دلت بگیره ولی دلگیری نکنی . . .

 

شاکی بشی ولی شکایت نکنی . . .

 

گریه کنی اما نذاری اشکات پیدا شن . . .

 

خیلی چیزارو ببینی ولی ندیدش بگیری . . . خیلی حرفارو بشنوی ولی نشنیده بگیری !

 

خیلی ها دلتو بشکنن و تو فقط سکوت کنی

+نوشته شده در دو شنبه 12 فروردين 1392برچسب:,ساعت13:45توسط نازی | |

دلتنگی

عین آتش زیر خاکستر است

گاهی فکر میکنی تمام شده

اما یک دفعه

همه ات را آتش میزند . .

+نوشته شده در دو شنبه 12 فروردين 1392برچسب:,ساعت13:42توسط نازی | |

با تمـام مـداد رنگـی هـای دنـیا

بـه هـر زبـانی که بـدانی یـا نـدانی !

خـالی از هـرتشبیه و استعـاره و ایهـام …

تنهـا یکــ جملـه برایـت خـواهـم نوشت :

دوستت دارمــ خاص ترین مخـاطب دنیـا…

+نوشته شده در دو شنبه 12 فروردين 1392برچسب:,ساعت13:42توسط نازی | |

جای تو خالیست

در تنهایی هایی که مرا

تا عمیق ترین دره های بی قراری می کشانند

جای تو خالی ست

در هر آن نا کجایی که منم …

+نوشته شده در دو شنبه 12 فروردين 1392برچسب:,ساعت13:27توسط نازی | |

از استادی پرسیدﻧﺪ :

ﺁﯾﺎ ﻗﻠﺒﯽ ﮐﻪ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻋﺎﺷﻖﺷﻮﺩ ؟


ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ : ﺑﻠﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧد


ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ  :ﺁﯾﺎ ﺷﻤﺎ ﺗﺎﮐﻨﻮﻥ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﯾﺪ ؟


ﺍﺳﺘﺎﺩ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ :ﺁﯾﺎ ﺷﻤﺎ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻥ


ﺩﺳﺖ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﯾﺪ؟؟؟؟؟؟

+نوشته شده در یک شنبه 11 فروردين 1392برچسب:,ساعت20:40توسط نازی | |

داشت میرفت گفتــــــــــم نــــــــــرو


نمیتونی فراموشــــــــــم کنی


برگشت نگــــــــــام کرد


گفتــــــــــم دیدی نمیتــــــــــونی


گفت ببخشیــــــــــد شمــــــــــا؟

+نوشته شده در یک شنبه 11 فروردين 1392برچسب:,ساعت20:37توسط نازی | |

چیستم من؟ آتشی افروخته

 

لاله‌ای از داغ حسرت سوخته

 

شمع را در سینه سوز من مباد

 

در محبت کس به روز من مباد

 

سودم از سودای دل جز درد نیست

 

غیر اشک گرم و آه سرد نیست

+نوشته شده در یک شنبه 11 فروردين 1392برچسب:,ساعت20:32توسط نازی | |

بالاتر از سیاهی هم “ رنگ ” هست

 

مثل رنگ این روزهای من…

+نوشته شده در یک شنبه 11 فروردين 1392برچسب:,ساعت20:31توسط نازی | |

تعلق که نداشته باشی به جایی...به کسی...به چیزی...

 

تمام شدنت راحت تر از آنی میشود که گمان میبردی! :(

 

+نوشته شده در دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:,ساعت15:55توسط نازی | |

تاریکی اتاقم شکسته میشود با نوری ضعیف...

 

لرزشی روی میز کنار تختم میفتد... از این صدا متنفر بودم اما...

 

چشم هایم را میمالم... تا لود شود ارزو میکنم...کاش تو باشی...

 

سکوت میکنم،آرزوی بی جایی بود!

+نوشته شده در دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:,ساعت15:49توسط نازی | |

در کافه کنج دیوار،رو به روی هم خوب شد قهوه مان را نخوردیم!

 

حرف هایمان به اندازه کافی تلخ بود...

+نوشته شده در دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:,ساعت15:41توسط نازی | |

به سادگی رفت،نه اینکه دوستم نداشت!نه، فهمید خیلی دوستش دارم!

+نوشته شده در دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:,ساعت15:32توسط نازی | |

گاهی حرف ها وزن ندارد...ریتم ندارد...آهنگ ندارد...

 

اما خوب گوش کن...درد دارند..!

+نوشته شده در دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:,ساعت15:4توسط نازی | |

گاهی وقتا دلم می خواهد بگویم...من رفتم،باهات قهرم،دیگه تموم،

 

دیگه دوست ندارم و چقدر دلم می خواهد بشنوم،

 

کجا بچه لوس؟غلط میکنی که میری...مگه دست خودته؟

 

رفتن به این راحتی نیست!

 

اما ...نمیدانم چه حکمتیست که آدمی همیشه اینجور وقتها می شنود،به جهنم.!!!

+نوشته شده در دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:,ساعت15:5توسط نازی | |

میان مشغله ها گم شدم رفیق ...ولی دلم برای  هوایت همیشه بیکار است ...

+نوشته شده در جمعه 2 فروردين 1392برچسب:,ساعت15:22توسط نازی | |

من این وب رو تقدیم می کنم به همسر عزیزم مرتضی

 

البته نه اینکه من تنهام یا دوسش ندارم

 

ولی چون این مطالب قشنگ بودن گذاشتمشون

 

مرتضی جون  دوست دارم     M:N

                                                  

 

 

 

+نوشته شده در سه شنبه 29 اسفند 1398برچسب:,ساعت11:24توسط نازی | |

مرا صد بار از خود برانی دوستت دارم،

 

به زندان خیانت هم کشانی دوستت دارم،

 

چه سود از مهر ورزیدن

 

چه حاصل از وفا کردن

 

مرا لایق بدانی یا ندانی دوستت دارم...!

+نوشته شده در سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:,ساعت11:15توسط نازی | |

سبزی سجده ما را به لبی سرخی فروخت...عقل با عشق کنار آمده میبینی که...!!

+نوشته شده در سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:,ساعت11:11توسط نازی | |

Click here to enlarge

+نوشته شده در سه شنبه 29 اسفند 1398برچسب:,ساعت11:10توسط نازی | |

شیشه نزدیک تر از از سنگ ندارد خویشی هر شکستی که به هر کس برسد از خویش است

+نوشته شده در سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:,ساعت11:5توسط نازی | |

به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد

 

،که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد

 

 

،لب تو میوه ممنوع،ولی لبهایم

 

،هرچه از طعم لب سرخ تو دل کند،نشد

 

 

 با چراغی همه جا گشتم وگشتم در شهر،

 

هیچکس!هیچکس اینجا به تو مانند نشد،

 

 

هرکسی در دل من جای خودش را دارد

 

جانشین تو در این سینه خداوند نشد،

 

 

خواستند از تو بگویند شبی شاعرها

 

عاقبت با قلم شرم نوشتند نشد...!

+نوشته شده در دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:,ساعت17:30توسط نازی | |

قاصدک از راه رسید،خبری از تو نداشت پرپرش کردم،عبرتی باشد برای دیگر قاصدکها...

+نوشته شده در پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:,ساعت14:41توسط نازی | |

دقایقی تو زندگی هستن که دلت برای کسی اونقد تنگ میشه که دوست داری اونو از رویاهات بیرون بکشی و تو دنیا  ی واقعی بغلش کنی....!

+نوشته شده در پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:,ساعت12:16توسط نازی | |

از این آمد و رفت های مکرر،دلم گرفته یا نیا یا نرو!

+نوشته شده در پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:,ساعت12:12توسط نازی | |

با همه بوده......عجب هرزه ایست این تنهایی!

+نوشته شده در پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:,ساعت11:41توسط نازی | |

تنها نشسته ام...

اما تنها نیستم....

یادت مجال تنهایی نمی دهد....

 

+نوشته شده در پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:,ساعت11:10توسط نازی | |