چتر فراموشی...

تنهایی قشنگترین حس دنیاست..چون واسه داشتنش نیاز به هیچکس نداری..

مرا صد بار از خود برانی دوستت دارم،

 

به زندان خیانت هم کشانی دوستت دارم،

 

چه سود از مهر ورزیدن

 

چه حاصل از وفا کردن

 

مرا لایق بدانی یا ندانی دوستت دارم...!

+نوشته شده در سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:,ساعت11:15توسط نازی | |

سبزی سجده ما را به لبی سرخی فروخت...عقل با عشق کنار آمده میبینی که...!!

+نوشته شده در سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:,ساعت11:11توسط نازی | |

شیشه نزدیک تر از از سنگ ندارد خویشی هر شکستی که به هر کس برسد از خویش است

+نوشته شده در سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:,ساعت11:5توسط نازی | |

به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد

 

،که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد

 

 

،لب تو میوه ممنوع،ولی لبهایم

 

،هرچه از طعم لب سرخ تو دل کند،نشد

 

 

 با چراغی همه جا گشتم وگشتم در شهر،

 

هیچکس!هیچکس اینجا به تو مانند نشد،

 

 

هرکسی در دل من جای خودش را دارد

 

جانشین تو در این سینه خداوند نشد،

 

 

خواستند از تو بگویند شبی شاعرها

 

عاقبت با قلم شرم نوشتند نشد...!

+نوشته شده در دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:,ساعت17:30توسط نازی | |

قاصدک از راه رسید،خبری از تو نداشت پرپرش کردم،عبرتی باشد برای دیگر قاصدکها...

+نوشته شده در پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:,ساعت14:41توسط نازی | |

دقایقی تو زندگی هستن که دلت برای کسی اونقد تنگ میشه که دوست داری اونو از رویاهات بیرون بکشی و تو دنیا  ی واقعی بغلش کنی....!

+نوشته شده در پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:,ساعت12:16توسط نازی | |

از این آمد و رفت های مکرر،دلم گرفته یا نیا یا نرو!

+نوشته شده در پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:,ساعت12:12توسط نازی | |

با همه بوده......عجب هرزه ایست این تنهایی!

+نوشته شده در پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:,ساعت11:41توسط نازی | |

تنها نشسته ام...

اما تنها نیستم....

یادت مجال تنهایی نمی دهد....

 

+نوشته شده در پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:,ساعت11:10توسط نازی | |